نوشته شده توسط : سرباز كوچك ولايت

 



:: موضوعات مرتبط: علمی , فرهنگی , متفرقه , گوناگون , ,
:: برچسب‌ها: ازدواج , تحقیق , نحوه تحقیق , دوستان , فامیل ,
:: بازدید از این مطلب : 1087
|
امتیاز مطلب : 330
|
تعداد امتیازدهندگان : 112
|
مجموع امتیاز : 112
تاریخ انتشار : 5 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سرباز كوچك ولايت

پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی.
پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم.
پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر بیل گیتس است.
پسر: آهان!!! اگر اینطور است، قبول است.
پدر به نزد بیل گیتس می رود.
پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم.
بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند.
پدر: اما این مرد جوان، قائم مقام مدیرعامل بانک جهانی است.
بیل گیتس: اوه، که اینطور! در این صورت قبول است.
بالاخره پدر به دیدار مدیر عامل بانک جهانی می رود.
پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم.
مدیرعامل: اما من به اندازه کافی معاون دارم!
پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!
مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد.
و معامله به این ترتیب انجام می شود....


 



:: موضوعات مرتبط: , , ,
:: برچسب‌ها: طنز , معامله , ازدواج ,
:: بازدید از این مطلب : 763
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : 22 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد