بسم رب الشهدا و الصدیقین.
اسلام همواره شاهد ایثار و رشادت انسانهائی دلیر و شجاع که تمام دارائی و وجود شریف خود را در طبق اخلاص نهاده و به یاری دین الهی شتافته بوده است. انسان از زمان هابیل و قابیل تا کنون همواره شاهد نبرد حق و باطل بوده و در این مسیر است که انسانیت انسانها و درنده خوئی انسانماها و صدق گفتار صادقین و کذب کذابین و منافقین چهره نموده و مشهود میگردد.
وبلاگ با ولایت تا شهادت قصد ان دارد که به جوانان و نوجوانان تشنه حق و حقیقت به اندازه وسع و توان بسیار ناچیزش اگاهی و اطلاع رسانی کند چرا که در جبهه فرهنگی و جنگ نرم امروز سلاطین قدرتهای تبلبغاتی هدف خود را ولایت مطلقه فقیه و جوانان و نوجوانان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله قرار داده است.
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
حجت الاسلام طائب گفت: ارزش کار مردم ما در 9 دی این بود که استکبار با سرمایهگذاری در طی 20 سال میخواست در فتنه سال 88 نتیجه بگیرد اما وقتی این واقعیتها را دید باز توبه نکرد.
تقریبا همه مسئولان و شخصیت های رسانهای در سخنان یا نوشته هایی سالروز حماسه باشکوه مردم در 9 دی ماه سال 1388 را گرامی داشتهاند اما آقای هاشمی رفسنجانی که بر دو صندلی ریاست مجلس خبرگان و مجمع تشخیص تکیه زده، تاکنون در این باره سکوت کرده است.
امام علی(ع) با واژه ای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد و عباس یعنی شیر بیشه ی شجاعت و قهرمان میدان نبرد. مام صادق (ع) نیز حضرت ابوالفضل العباس(ع) را به عنوان کسی معرفی می کند که از ایمان استوار و بینش نافذ برخوردار بوده و در راه امام بزرگوارش به جهاد برخاسته است.
چرا امام حسین علیه السلام قیام کرد؟ به این سوال به سه شیوه می توان پاسخ داد:
1- یکی اینکه بگوئیم قیام امام حسین علیه السلام یک قیام عادی و معمولی بود و العیاذ بالله برای هدف شخصی و منفعت شخصی بود. این تفسیری است که نه یک نفر مسلمان به آن راضی میشود و نه واقعیات و مسلمات تاریخ آن را تصدیق میکند.
يكى از نكات برجسته در فرهنگ اسلامى، كه مصداقهاى بارزش، بيشتر در تاريخ صدر اسلام و كمتر در طول زمان ديده مىشود، «فرهنگ رزمندگى و جهاد» است. جهاد هم فقط به معناى حضور در ميدان جنگ نيست؛ زيرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، مىتواند جهاد تلقّى شود. البته بعضى ممكن است كارى انجام دهند و زحمت هم بكشند و از آن، تعبير به جهاد كنند. اما اين تعبير، درست نيست. چون يك شرط جهاد، اين است كه در مقابله با دشمن باشد.
پس شايسته باشد كه آن اشخاصي را كه در حمله اولي شهيد شدند و من بر اسم شريفشان مطلع شدم ذكر كنم و ايشان به ترتيبي كه در مناقب ابن شهر آشوب است اين بزرگوارانند:نعيم بن عجلان و او برادر نعمان بن عجلان است كه از اصحاب اميرالمومنين عليه السلام و عامل آن حضرت بر بحرين و عمان بوده و گويند اين دو تن با نضر كه برادر سيم است از شجعان و از شعراء بودهاند و در صفين ملازمت آن حضرت داشتهاند.
اين استغاثه كريمه او را از خواب غفلت بيدار كرد لاجرم به خويش آمد و رو به سوي پسر سعد آورد و گفت اي عمر آيا با اين مرد مقاتلت خواهي كرد؟ گفت بلي والله قتالي كنم كه آسانتر او آن باشد كه سرها از تن پرد و دستها قلم گردد، گفت آيا نميتواني كه اين كار را از در مسالمت به خاتمت برساني؟ عمر گفت اگر كار به دست من بود چنين ميكردم لكن امير تو عبيدالله بن زياد از صلح ابا كرد و رضا نداد.
چون شب عاشورا به پايان رسيد و سپيدة روز دهم محرم دميد حضرت سيدالشهداء عليه السلام نماز بگذاشت پس از آن به تعبيه صفوف لشكر خود پرداخت و به روايتي فرمود كه تمام شماها در اين روز كشته خواهيد شد و جز علي بن الحسين (ع) كس زنده نخواهد ماند و مجموع لشكر آن حضرت سي و دو نفر سوار و چهل تن پياده بودند و به روايت ديگر هشتاد و دو پياده، و به رواتي كه از جناب امام محمد باقر عليه السلام وارد شده چهل و پنج نفر سوار و صد تن پياده بودند و سبط ابن الجوزي در تذكره نيز همين عدد را اختيار كرده و مجموع لشكر پسر سعد شش هزار تن و موافق بعضي مقاتل بيست هزار و بيست و دو هزار و به روايتي سي هزار نفر وارد شده است